گوشیش توی دستش لرزید و پیام جدید بالا اومد :
_وقتشه از خواب خرگوشی بیدار بشی حوری خانوم ...
قلب حوریه محکم شروع به تپیدن کرد ... دستاش می لرزید ... هندزفریش رو از گوشش در اورد و موزیکش رو قطع کرد ... با دستای لرزون تایپ کرد :

خرید دستگاه افزایش طول الت مردان | بهترین وسیله برای بزرگ کردن الت

خرید بهترین دستگاه بزرگ کننده الات تناسلی مردان با بهترین قیمت

خرید دستگاه وکیوم برقی بزرگ و کلفت کننده الت مردان

دستگاه وکیوم مردانه دستگاه وکیوم بزرگ کننده الت دستگاه وکیوم الت خرید وکیوم الت وکیوم مردانه برقی روش استفاده از وکیوم نحوه استفاده از دستگاه وکیوم روش استفاده از دستگاه وکیوم دستگاه وکیوم بزرگ کننده الات تناسلی وکیوم همراه آقایان خرید وکیوم مردانه از داروخانه دستگاه وکیوم ویبره دار کاربرد دستگاه وکیوم مردانه خرید دستگاه بزرگ کننده الات تناسلی مردان قیمت دستگاه وکیوم آقایان قیمت دستگاه وکیوم مردانه

_شما ؟؟
و سند رو زد ... پوست لبش رو به دندون گرفت و چشم به صفحه گوشی دوخت ... گوشی لرزید و مسیج دریافت شده بالا اومد :
_مهم نیست من کیم !! مهم اینه که بدونی تو کی هستی...
حوریه متعجب چند بار پیام رو خوند ...
" یعنی چی مهم اینه من بدونم کیم ؟؟ "
مجددا گوشی لرزید و پیام جدید روی صفحه نمایان شد :
_تو حوریه یکتا نیستی !!
قلب حوریه توی سینه فرو ریخت ... تقه ای به در اتاقش خورد و پشت بندش صدای دایی بلند شد :
_حوری جان ؟؟ دایی ... می تونم بیام داخل ؟